دل نوشته های محرم

من خود گناهم خود گناه

شنبه, ۲۶ مهر ۱۳۹۳، ۰۹:۱۵ ب.ظ

من مسروق بن وائل حضرمی هر چه در کربلا کردم بدی بود . به امید کشتن حسین پا به کربلا گذاشتم و برای کشتنش چون گرگ زخمی له له می زدم دوست داشتم سر بیده حسین را در دست بگیرم و به آسمان پرتاب کنم . وقتی میدان برای مبارزه آماده شد با اسب چنان برای کشتن حسین تاختم که همه مرا با چشم دنبال کردم . در گفتگو با حسین به او جسارت کردم حسین فرمود اللهم حزه الی النار  و با سخن او خشمگین شدم و شمشیر از غلاف بیرون کشیدم و برای کشتن حسین با شلاق به پشت اسب زدم ولی در هنگام پرش از نهر پایم در رکاب ماندو بدنم از اسب آویخته شد و آنقدر به سنگ ها کشیده شدم تا هم چون خوک نجس خورده مردم.

نظرات  (۱)

۲۶ مهر ۹۳ ، ۲۱:۲۸ حــــســـن امکانی
سلام ... اگر قصد تبادل لینک با جنجال ها را دارید لطفا به لینک زیر بروید!
http://janjalha.ir/page/links

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی